هنگامی که قصد دارید به یک شبکهی وایفای متصل شوید، به وسیلهی نام آن، شبکهی مورد نظر را تشخیص میدهید؛ اگر در خانه باشید احتمالا نام وایفای شما همان اسم شرکت خدماتدهنده یامودم روتر شما است. همچنین میدانید که امکان تغییر نام شبکه وای فای وجود دارد؛ اما در پنل مدیریت مودم روتر، هیچ قسمت خاصی برای انجام این کار تخصیص داده نشده است، به این دلیل که گزینهای بهصورت «نام شبکه» یا «Network Name» در پنل وجود ندارد، در عوض گزینهی SSIDمخفف عبارت Service Set Identifier موجود است که نام شبکهی وایفای شما را مشخص میکند.
یک شبکهی وایفای به وسیلهی SSID شناسایی میشود؛ زمانی که روی گزینهی اتصال یا connectبه یک شبکه بیسیم در رایانه یا گوشی موبایل کلیک میکنید، فهرستی از اسامی شبکههای وایفای نزدیک به شما نمایش داده میشود که در واقع همان نامهایی هستند که تحت عنوان SSID روی شبکه تنظیم شدهاند.
ممکن است متوجه شده باشید که گاهی نام یک شبکه بیش از یک بار در لیست شبکههای موجود نمایش داده میشود.
شبکههای مختلف با نام یکسان، الزاما مشکل فنی یا شبکهی مشابه نیستند، بلکه شبکههای مختلف وایفای میتوانند SSID یکسان داشته باشند و هیچ مانعی وجود ندارد که شخصی نتواند نامی مشابه نام شبکه شما برای وایفای خود انتخاب کند. در واقع ممکن است شخصی SSID مشابه شما انتخاب کرده باشد که تنها تأثیر این امر، دشوار شدن تشخیص شبکههای مختلف هنگام اتصال به آنها است. بهجز این، رمز عبور وایفای، پهنای باند، سابقهی مرور (Browsing history) و هر چیز دیگری کاملا محفوظ است.
هنگامی که کاربر تلاش میکند به یک شبکه WiFi متصل شود که SSID مشابه شبکهی دیگر دارد، شبکه یک رمز عبور درخواست میکند و فقط اگر رمز عبور هر دو شبکه با SSID مشابه، یکسان باشد، مجاز به اتصال به آن میشود. برای مثال، هیچ کس نمیتواند از گذرواژهای که برای اتصال به شبکهی وای فای خود استفاده میکند، تنها به دلیل نام یکسان با شبکهی شما، برای اتصال به وایفای شما استفاده کند. در واقع انتخاب نامهای یکسان هیچ تأثیری بر امنیت شبکهی شما ندارد و فقط پیدا کردن آن در میان چند نام مشابه را دشوار میکند؛ اما امروزه با استفاده از ذخیرهی خودکار گذرواژه، دستگاه بهراحتی شبکهی شما را بین انبوه اسامی پیدا میکند و به آن متصل میشود.
تصور کنید که در خیابانی زندگی میکنید که درب ورودی تمامی خانهها سبزرنگ است (SSID یکسان)؛ اما هر درب فقط با کلید مخصوص به خودش باز میشود (گذرواژههای متفاوت).
یک SSID میتواند حدکثر ۳۲ کاراکتر داشته باشد و به کوچک یا بزرگ بودن حروف حساس است، برای مثال: MyWiFiNetwork و mywifinetwork نامهای مشابه نیستند. همچنین نمیتوانید از کاراکترهای ویژه (!، @، #، $، *، & و ...) استفاده کنید اما امکان استفاده از فاصله یا Space وجود دارد.
البته این موضوع تنها زمانی اهمیت دارد که بخواهید همه چیز را مجددا تنظیم کنید؛ برای کاربر عادی که تنها قصد دارند به شبکه متصل شوند، دانستن کلمه عبور و نام شبکه کافی است.
تغییر نام شبکهی وای فای یا SSID کار آسانی است اما قبل از آن باید بدانید که چگونه به پنل تنظیمات مودم روتر خود وارد شوید. عموما آدرس ورود به پنل مودم 192.168.1.1 و نام کاربری و رمز عبور آن، هر دو admin است و در غیر این صورت پشت مودم درج میشود.
متأسفانه نمیتوان روش پیدا کردن تنظیمات SSID را در پنل مودم شرح داد, زیرا هر مودم تنظیمات منحصر به خود دارد؛ عموما میتوان در زیرشاخهی Wireless گزینهی Wireless Network Name یا SSID را پیدا کرد البته ممکن است در هر قسمت دیگری قرار داشته باشد؛ بهترین راه پیدا کردن آن جستجو در گوگل است.
هیچ اجباری برای تغییر نام شبکهی Wi-Fi وجود ندارد، اما معمولا تغییر آن ایدهی جالبی است. اگر اغلب در محدودهی شبکههای دیگر با نام مشابه شبکهی خود باشید، تمایل بیشتری به این تغییر خواهید داشت.
بهآسانی میتوانید SSID خود را پنهان کنید. یک گزینه برای این کار در پنل مدیریت مودم وجود دارد (معمولا به نام Visibility Status یا Hide SSID یا SSID Broadcast و ...)؛ مخفی کردن SSID اغلب بسیار آسان و در حد برداشتن تیک یک گزینه است؛ اما اتصال به شبکه با SSID پنهان کمی متفاوت خواهد بود.
اتصال به شبکهی WiFi با SSID مخفی هم کار آسانی است.
با کلیک روی آیکون WiFi اگر یک شبکه مخفی در محدوده وجود داشته باشد، گزینهی ‘Hidden Network’ را در لیست شبکه های موجود مشاهده خواهید کرد. روی آن کلیک کنید. از شما خواسته میشود که نام شبکه و رمز عبور را وارد کنید؛ این قسمت یکی از موارد نادری است که در آن نیاز به دانستن SSID دارید و باید حروف بزرگ و کوچک و فاصلهها را دقیقا به یاد بیاورید.
میتوانید از طریق کنترل پنل هم به یک شبکه مخفی متصل شوید، فایل اکسپلورر را باز و در نوار بالایی، آدرس زیر را کپی کنید:
Control Panel\Network and Internet\Network and Sharing Center
روی گزینهی ‘Set up a new connection or network’ کلیک کنید و در پنجره جدید گزینهی ‘select Manually connect to a network‘ را انتخاب کنید.
در صفحه جدید نام و رمز عبور شبکه را وارد کنید تا بهراحتی به آن متصل شوید.
در macOS، اتصال به شبکه با SSID پنهان بسیار سادهتر است؛ با کلیک روی آیکون وایفای در نوار منو، گزینهی 'Join the other network' را انتخاب کنید.
نام شبکه و گذرواژه آن را در پنجرهای که باز میشود وارد کنید و به شبکه متصل شوید.
در نهایت ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مخفی کردن نام وایفای از جمله اقدامات اولیهای است که تا حدی میتوند امنیت سیستم و شبکهی شما را بالا ببرد؛ اما نمیتواند کاملا از دسترس همه خارج شود. با این حال انجام این کار از همواره قابل شناسایی بودن شبکه بهتر خواهد بود.
کمبریج آنالیتیکا، شرکت مشاورهی سیاسی بود که در مرکز بحران ایجادشده برای فیسبوک قرار داشت. این شرکت پنجشنبهی گذشته بهطور رسمی اعلام ورشکستگی کرد. نام کمبریج آنالیتیکا از مارس سال جاری بر سر زبانها افتاد. در آن زمان، شایعاتی در مورد استفاده از اطلاعات خصوصی حدود ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک توسط این شرکت منتشر شد. کمبریج آنالیتیکا در انتخابات سال ۲۰۱۶ توسط کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ استخدام شده بود.
کمبریج آنالیتیکا و شرکت مادر آن یعنی SCL Elections Ltd در ابتدای ماه جاری میلادی اعلام کردند که قصد تعطیلی شرکتها و اعلام ورشکستگی دارند.
تقاضانامهی رسمی این شرکت پنجشنبهی گذشته در غیاب هیئت مدیرهی آن، توسط ربکا و جنیفر مرسر، دختران میلیاردر مشهور رابرت مرسر (مالک کمبریج آنالیتیکا و یکی از حامیان اصلی دونالد ترامپ) امضا شد. این درخواست در دادگاه ورشکستگی ایالات متحده در منطقهی جنوبی نیویورک ارائه شد.
شرکت کمبریج آنالیتیکا در نامهی اعلام ورشکستگی، داراییهای خود را حدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار دلار و بدهیاش را بین یک تا ۱۰ میلیون دلار ثبت کرده است. این شرکت که مقر آن در لندن قرار دارد، سال ۲۰۱۳ با هدف تمرکز روی انتخابات ایالات متحدهی آمریکا تأسیس شد و خانوادهی مرسر با رقمی حدود ۱۵ میلیون دلار از این شرکت پشتیبانی کردند. نام کمبریج آنالیتیکا به پیشنهاد مشاور قبلی دونالد ترامپ در کاخ سفید یعنی استیو بنن انتخاب شد.
بحران کمبریج آنالیتیکا ضربهی بزرگی به فیسبوک و مؤسس آن مارک زاکربرگ وارد کرد. این شرکت از زمان انتشار اخبار بارها در آمریکا و اروپا مورد بازجویی قرار گرفته و در مورد حفظ حریم خصوصی کاربران مجبور به پاسخگویی شده است.
در این میان مارک زاکربرگ نقش اول مبارزه برای فیسبوک است که چندی پیش علاوه بر انتشار بیانیه، برای پاسخگویی در کنگرهی آمریکا حاضر شد. او بهزودی برای پاسخگویی در مورد این بحران در پارلمان اروپا نیز حاضر خواهد شد. آخرین خبرها از فیسبوک حاکی از قطع شدن دسترسی حدود ۲۰۰ اپلیکیشن به دادههای کاربران است.
وردپرس، جوملا و دروپال، سه سیستم مدیریت محتوای متن باز مشهور هستند که از نگاه بسیاری از کاربران، بهعنوان بهترین انتخاب های این حوزه شناخته میشوند. این سیستمها طرفداران دوآتشهی خود را دارند؛ اما میتوان عنوان کرد که این سه رقیب، لزوما بهترین انتخابهای مدیریت محتوا نیستند.
در طی سالهای گذشته، افراد مختلف تلاش کردهاند این سیستمهای مدیریت محتوا را بیش از پیش محبوب کنند و جامعهی کاربران آنها را گسترش دهند. برای رسیدن به این هدف، کاربران و کارشناسان، آنها را برای هر منظور پیشنهاد کردهاند. متأسفانه این روند، به اعتبار این سیستمهای مدیریت محتوا ضربه زده است. مایک جانستون، مؤسس وبسایت CMS Critic، منتشرکنندهی محتوای آموزشی و انتقادی در مورد سیستمهای مدیریت محتوا، در این مقاله سعی دارد ایرادات کلی این روند را بررسی کند و همچنین ثابت کند که سه سیستم مشهور، برای هر منظوری بهترین نیستند.
هدف اصلی مقاله این است که افراد در انتخاب سیستم مدیریت محتوای خود دقت بیشتری به خرج دهند و صرفا با شنیدن یک نام مشهور، آن را بهعنوان انتخاب اصلی خود در نظر نگیرند. جانستون برای شروع تحقیقاتی در این مقاله، ابتدا نگاهی به سؤالهای مشهور و تکراری کاربران در وبسایت پرسش و پاسخ Quora داشته است.
عموم کاربران در این وبسایت، مشکل خود در مورد انتخاب سیستم مدیریت محتوا را با سؤال سادهی «از چه سیستمی برای مدیریت محتوا استفاده کنم» بیان میکنند. نکتهی جالب در این میان پاسخهای دیگر کاربران است که قاطعانه، یکی از سه CMS وردپرس، جوملا و دروپال را برای هر منظوری پیشنهاد میکنند.
این نوع از پاسخ دادن و پیشنهاد کورکورانه، نهتنها کمکی به مکالمهی موجود در کوئرا نمیکند، بلکه فرد سؤالکننده را در چندراهی جدیدی قرار میدهد که تصمیمگیری برایش دشوارتر خواهد شد. در این مثال، سؤالی ساده بدون توضیح کامل در مورد نیازهای پروژه، با پیشنهاد سه سیستم کاملا متفاوت با امکانات متفاوت روبرو میشود. واقعیت این است که بر خلاف ادعای طرفداران اساسی هریک از سیستمها، هیچکدام را نمیتوان بهعنوان بهترین راهحل پیشنهاد داد.
در همین ابتدای کار باید از طرفداران دوآتشهی هریک از سیستمهای Wordpress، Joomla وDrupal عذرخواهی کنیم؛ اما حقیقت این است که سیستم مورد نظر آنها بههیچوجه بهترین نیست. باوجود هزاران سیستم مدیریت محتوا در فضای اینترنت، هرکدام از آنها برای هدفی خاص، قابلیتهای بهتری دارند. برخی از این سیستمها مناسب وبلاگنویسی، برخی مناسب پروژههای پیشرفته با فریمورک قوی وبرخی مناسب سایتهای چندزبانه هستند. البته این مثالها تنها جزئی از کاربردهای سیستمهای مدیریت محتوا هستند.
نکتهی قابل توجه اینکه خود وبسایت سیاماس کریتیک، مسابقات و نظرسنجیهایی در مورد بهترین CMS موجود دارد. البته آنها این نظرسنجیها را دستهبندی کرده و بهترینها را در بخشهای مختلف (مثلا فروشگاهی یا نیازهای سازمانی)، اجرا کردهاند. بههرحال صحبت نهایی این است که هیچ سیستم مدیریت محتوا بهعنوان بهترین انتخاب در تمامی موضوعات شناخته نمیشود. در ادامه به بررسی جداگانهی هر سه CMS محبوب پرداخته و دلیل بهترین نبودن آنها را شرح میدهیم.
وردپرس در اصل پلتفرمی برای وبلاگنویسی است. البته افرادی هستند که این سیستم را برای تمامی موضوعات مناسب میدانند. آنها از وبسایتهای شرکتی تا فروشگاه اینترنتی را نیز با این سیستم اجرا میکنند. نکتهی اصلی این است که توسعهدهندگان وردپرس در اولین اولویت خود، وبلاگنویسی آن را مدنظر قرار میدهند.
مشکل بعدی وردپرس، با بسیاری از دیگر سیستمهای مدیرتی محتوا مشترک است. آنها وابستگی شدیدی به پلاگین (افزونه) دارند. اولین اشکال این وابستگی آن است که لزوما پلاگینها توسط کارشناسان اصلی وردپرس بازبینی نمیشوند و ایرادات آنها ممکن است منجر به نفوذ خرابکارانه به وبسایتها شود.
این ایده هم مخالفان خاص خود را دارد اما واقعیت این است که این مشکل در اکثر سیستمهای مدیریت محتوا و خصوصا وردپرس وجود دارد. در یک مثال ساده، شما نمیتوانید وبسایت وردپرسی را بدون نیاز به حداقل پنج پلاگین اضافه بهصورتی مناسب و کارآمد راهاندازی کنید.
نکتهی سادهی راهاندازی وبسایت این است که با افزایش پلاگینها، سرعت راهاندازی آن کاهش مییابد. متأسفانه حتی پلاگینهایی که توسط خود تیم Automattic (شرکت صاحب وردپرس) منتشر میشوند، تاثیر مخربی روی بازدهی و سرعت وبسایتها دارند. البته قطعا هدف توسعهدهندگان پلاگینها، بهبود CMS است اما خواهناخواه، نصب پلاگین بهمعنای اضافه شدن وظیفهی بهروزرسانی آنها و همچنین کاهش سرعت است.
یکی از مشکلات اساسی وردپرس، تعداد بسیار زیاد پلاگینهای قدیمی است. این افزونهها در سرویس وردپرس وجود دارند و کاربر میتواند بدون دریافت هیچ هشداری آنها را نصب کند. نکتهی مهم اینکه کدنویسیهای قدیمی پلاگینها، امکان نفوذ به آنها را آسان میکند و کاربری که بدون دریافت هیچ هشداری، اقدام به نصب این افزونهها میکند، وبسایت خود را در معرض نفوذ قرار داده است.
البته وردپرس در بهروزرسانیها اخیر خود برخی از این اشکالات را برطرف کرده است. این سرویس، پلاگینهای بهروز را بالاتر از نتایج جستجوی دیگر قرار میدهد و سازگاری آنها با آخرین نسخهی وردپرس را نیز ذکر میکند. البته هنوز مشکل اصلی یعنی توانایی کاربر به نصب افزونههای قدیمی به قوت خود باقی است.
افزونههای وردپرس و خود هستهی آن در دورههای زمانی متعدد نیاز به بهروزرسانی دارند. این اقدامات عموما جهت افزایش امنیت و کارایی وبسایت است. نکتهی آزاردهنده اینکه برخی اوقات بهروزرسانی یک افزونه یا هستهی وردپرس، ممکن است کل وبسایت را از دسترس خارج کند. این اشکال در عموم سیستمهای وابسته به پلاگین (که تعداد زیادی هم دارند) وجود دارد.
بههرحال پشتیبانگیری از وبسایت پیش از هر بهروزرسانی وردپرس یا افزونهها پیشنهاد میشود. امکانی که امروزه در اکثر سرویسدهندههای فضای هاست وجود دارد.
وردپرس سیستم مدیریت محتوای خوبی است و در زمینههای اصلی خود حرفی جدی برای گفتن دارد. ایراد اصلی این سیستم، افزونهها و کاهش سرعت به خاطر آنها است. مشکل بعدی، زمانی است که این CMS را برای تمامی مقاصد طراحی و اجرای وبسایت پیشنهاد دهیم. درحالیکه بسیاری سیستمهای بهتر وجود دارند که تنها به خاطر قدرت کمتر در بازاریابی، جایی در میان انتخابهای کاربران ندارند.
جوملا یکی از پرطرفدارترین سیستمهای مدیریت محتوا در جهان است. جامعهی پشتیبان جوملا نقش مهمی در افزایش محبوبیت این سیستم و حتی تمامی اکوسیستم متن باز داشتهاند. اما در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که این سیستم نیز لزوما بهترین انتخاب برای هر مقصودی نخواهد بود.
جوملا هم در بخش پلاگینها مشکلی کاملا مشابه با وردپرس دارد. پلاگینهای این سیستم نیز بدون بررسی توسط تیم توسعهدهندهی اصلی، منتشر میشوند و این مشکل نهتنها در جوملا بلکه در تعداد بسیار زیادی از سیستمها وجود دارد. علاوه بر آن، در این سیستم نیز شاهد بسیاری پلاگین با تاریخهای انتشار قدیمی هستیم.
متأسفانه طبق آخرین بررسی، این سیاماس نیز اجازهی نصب پلاگینهای قدیمی را به کاربر میدهد که قطعا خطراتی برای وبسایت خواهد داشت.
البته این مشکل برای تمامی سیستمهای مدیریت محتوا و تمامی وبسایتها وجود دارد. در این مورد خاص و از زبان نگارندهی مقاله، کاربران جوملا گزارشات بیشتری در ارتباط با هک شدن داشتهاند. به بیان دیگر نمیتوان گفت که جوملا بیش از هر سیستمی هک میشود و آمار دقیقی از هک شدن سیستمهای مدیریت محتوا وجود ندارد. البته قطعا سیستمهای مدیریت محتوای محبوبتر مانند وردپرس و جوملا، بیش از بقیه مورد حمله قرار میگیرند.
برای توضیح این اشکال میتوان بار دیگر به مسئلهی اصلی این مقاله یعنی استفاده کردن از یک سیستم برای تمامی مقاصد اشاره کرد. در تعریف ساده هرچه سیستمی را برای مقاصد متنوع و بدون مطالعه بهکار بگیریم، امکان ارتکاب اشتباه و باز کردن مسیر برای مجرمان سایبری بیشتر میشود.
از لحاظ حرفهای بودن ساختار و دشواری، جوملا بالاتر از وردپرس قرار میگیرد. افرادی که این سیستم را به کاربران مبتدی پیشنهاد میدهند، در حق آن ظلم میکنند. چرا که بهکارگیری سیستم توسط افراد ناآشنا با ساختارهای سیستمهای مدیریت محتوا، خطرات و اشکالات آن را افزایش میدهد.
بههرحال سیستمهای سادهتری برای کاربران مبتدی وجود دارند اما جوملا نیز در نسخههای اخیر، سعی در سادهتر شدن داشته و رابط کاربری خود را به مراتب بهبود داده است.
جوملا علاوه بر دشواری، در انعطافپذیری و کاربرد نیز بین وردپرس و دروپال قرار میگیرد. وردپرس توانایی توسعهی وبسایتها با اهداف مختلف را دارد و دروپال نیز به کمک سیستم بلوکی خود توانایی مناسبی در این زمینه دارد. در این میان جوملا قرار دارد که برای استفاده در اهداف مختلف، نیاز به شخصیسازی زیادی دارد که البته برای توسعهدهندگان هم دشوار است. در نهایت جوملا برای برخی وبسایتها مناسب است؛ اما در برخی موضوعات تنها دارای ظاهری کاربردی است و در ساختار مشکل دارد.
همانطور که مشاهده شد، جوملا نیز مانند وردپرس ایرادات خاص خود را دارد. باوجود اینکه این سیستم مدیریت محتوا محصولی مناسب و قوی است؛ اما بههیچوجه نمیتوان آن را بهترین CMS موجود در بازار برای تمامی مقاصد عنوان کرد.
دروپال، نکتهی جذاب این مقاله است. این سیستم، فریمورک مدیریت محتوا یا CMF است. در تعریف ساده، دروپال مانند لگو است که بسته به نیاز کاربر، میتواند برای مقاصد بسیار متنوع و پیشرفتهای استفاده شود. مشکل اصلی این است که کاربران زیادی، این سیستم را برای موضوعاتی ساده که راهحلهای سادهای دارند، پیشنهاد میدهند.
مانند موارد قبلی، پیشنهاد دادن دروپال برای تمامی انواع وبسایت، کمکی به پیشرفت آن نخواهد کرد. این پیشنهادات باعث میشود افراد از این سیستم برای مقاصدی که در آن بهترین نیست (یا برای آنها طراحی نشده) استفاده کرده و نامید شوند. این ناامیدی باعث انتشار انواع نقدهای مخرب در مورد سیستم میشود.
در نتیجه بهتر است بهجای پیشنهاد این سیستم برای هر کاربری با هر نوع استفاده، موارد استفاده از آن را پیدا کنید و روی آنها متمرکز شوید.
دروپال در این بخش بسیار بهتر از دو سیستم قبلی عمل کرده است. مخزن پلاگینهای این سیستم قابلیت فیلتر کردن پلاگینهای با تیم توسعهی فعال را دارد. دروپال در این زمینه قویتر عمل میکند؛ اما هنوز قابلیت دانلود ماژولهای قدیمی وجود دارد که دلیل آن مشخص نیست.
واقعیت این است که دروپال چه بهعنوان سیستم و چه بهعنوان فریمورک، دشوار است. پیادهسازی دروپال به آسانی رقبا نیست و پیشنهاد این فریمورک به خاطر آسانی، اقدامی کاملا غلط است. کار کردن با بخش مدیریتی دروپال نیز بههیچوجه به آسانی دیگر فریمورکها نیست. این سیستم برای کاربران مبتدی بسیار خستهکننده و زمانبر است. البته در صورتی که دروپال توسط توسعهدهندههای حرفهای پیادهسازی شود، قدرت بسیار زیادی خواهد داشت.
ساختار فریمورکی دروپال آن را به انتخابی مناسب برای راهاندازی انواع گوناگونی از وبسایتها تبدیل کرده است. تنها اشکال اساسی این محصول، دشواری استفاده از آن است. البته باز هم پیشنهاد میشود برای وبسایتهای ساده مانند وبلاگنویسی، از سرویسهای مخصوص آنها استفاده شود.
توضیحات بالا نشان داد که هیچیک از سه سیستم مدیریت محتوای محبوب جهان، نمیتوانند بهعنوان بهترین انتخاب شوند و هریک نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود را دارند. نتیجهگیری اصلی این است که هیچ سیستم محتوایی در جهان، نمیتواند برای تمامی مقاصد استفاده شود و انتخاب هدف و نوع وبسایت، قدم اصلی پیش از انتخاب سیستم است.
نکتهی دیگر اینکه تمامی سیستمهای مدیریت محتوا، اشکالات خاص خود را دارند. کاربران باید پیش از انتخاب نهایی سیستم، با اشکالات متداول آن آشنا شوند و خود را برای آنها آماده کنند. اطلاع از این اشکالات پیش از شروع کار، کنار آمدن با آنها را آسانتر میکند.
در نهایت به این نکته میرسیم که پیش از شروع به جستجوی سیستم مدیریت محتوا، هدف نهایی از خود ار راهاندای وبسایت را مشخص کنید. فراموش نکنید که سیستمها جهت کمک به شما برای مدیریت محتوا طراحی شدهاند و بهتنهایی محتوا را مدیریت نخواهند کرد. نکتهی بعدی، در نظر گرفتن زیرساختهای خود و همچنین منابع مالی در نظر گرفتهشده برای پروژه است. توسعهدهندگان سیستمهای مختف، دستمزدهای متنوعی دارند و افزونههای رایگان و غیر رایگان نیز در سیستمهای مختلف، متفاوت هستند.
وردپرس، جوملا و دروپال، سه سیستم مدیریت محتوای متن باز مشهور هستند که از نگاه بسیاری از کاربران، بهعنوان بهترین انتخاب های این حوزه شناخته میشوند. این سیستمها طرفداران دوآتشهی خود را دارند؛ اما میتوان عنوان کرد که این سه رقیب، لزوما بهترین انتخابهای مدیریت محتوا نیستند.
در طی سالهای گذشته، افراد مختلف تلاش کردهاند این سیستمهای مدیریت محتوا را بیش از پیش محبوب کنند و جامعهی کاربران آنها را گسترش دهند. برای رسیدن به این هدف، کاربران و کارشناسان، آنها را برای هر منظور پیشنهاد کردهاند. متأسفانه این روند، به اعتبار این سیستمهای مدیریت محتوا ضربه زده است. مایک جانستون، مؤسس وبسایت CMS Critic، منتشرکنندهی محتوای آموزشی و انتقادی در مورد سیستمهای مدیریت محتوا، در این مقاله سعی دارد ایرادات کلی این روند را بررسی کند و همچنین ثابت کند که سه سیستم مشهور، برای هر منظوری بهترین نیستند.
هدف اصلی مقاله این است که افراد در انتخاب سیستم مدیریت محتوای خود دقت بیشتری به خرج دهند و صرفا با شنیدن یک نام مشهور، آن را بهعنوان انتخاب اصلی خود در نظر نگیرند. جانستون برای شروع تحقیقاتی در این مقاله، ابتدا نگاهی به سؤالهای مشهور و تکراری کاربران در وبسایت پرسش و پاسخ Quora داشته است.
عموم کاربران در این وبسایت، مشکل خود در مورد انتخاب سیستم مدیریت محتوا را با سؤال سادهی «از چه سیستمی برای مدیریت محتوا استفاده کنم» بیان میکنند. نکتهی جالب در این میان پاسخهای دیگر کاربران است که قاطعانه، یکی از سه CMS وردپرس، جوملا و دروپال را برای هر منظوری پیشنهاد میکنند.
این نوع از پاسخ دادن و پیشنهاد کورکورانه، نهتنها کمکی به مکالمهی موجود در کوئرا نمیکند، بلکه فرد سؤالکننده را در چندراهی جدیدی قرار میدهد که تصمیمگیری برایش دشوارتر خواهد شد. در این مثال، سؤالی ساده بدون توضیح کامل در مورد نیازهای پروژه، با پیشنهاد سه سیستم کاملا متفاوت با امکانات متفاوت روبرو میشود. واقعیت این است که بر خلاف ادعای طرفداران اساسی هریک از سیستمها، هیچکدام را نمیتوان بهعنوان بهترین راهحل پیشنهاد داد.
در همین ابتدای کار باید از طرفداران دوآتشهی هریک از سیستمهای Wordpress، Joomla وDrupal عذرخواهی کنیم؛ اما حقیقت این است که سیستم مورد نظر آنها بههیچوجه بهترین نیست. باوجود هزاران سیستم مدیریت محتوا در فضای اینترنت، هرکدام از آنها برای هدفی خاص، قابلیتهای بهتری دارند. برخی از این سیستمها مناسب وبلاگنویسی، برخی مناسب پروژههای پیشرفته با فریمورک قوی وبرخی مناسب سایتهای چندزبانه هستند. البته این مثالها تنها جزئی از کاربردهای سیستمهای مدیریت محتوا هستند.
نکتهی قابل توجه اینکه خود وبسایت سیاماس کریتیک، مسابقات و نظرسنجیهایی در مورد بهترین CMS موجود دارد. البته آنها این نظرسنجیها را دستهبندی کرده و بهترینها را در بخشهای مختلف (مثلا فروشگاهی یا نیازهای سازمانی)، اجرا کردهاند. بههرحال صحبت نهایی این است که هیچ سیستم مدیریت محتوا بهعنوان بهترین انتخاب در تمامی موضوعات شناخته نمیشود. در ادامه به بررسی جداگانهی هر سه CMS محبوب پرداخته و دلیل بهترین نبودن آنها را شرح میدهیم.
وردپرس در اصل پلتفرمی برای وبلاگنویسی است. البته افرادی هستند که این سیستم را برای تمامی موضوعات مناسب میدانند. آنها از وبسایتهای شرکتی تا فروشگاه اینترنتی را نیز با این سیستم اجرا میکنند. نکتهی اصلی این است که توسعهدهندگان وردپرس در اولین اولویت خود، وبلاگنویسی آن را مدنظر قرار میدهند.
مشکل بعدی وردپرس، با بسیاری از دیگر سیستمهای مدیرتی محتوا مشترک است. آنها وابستگی شدیدی به پلاگین (افزونه) دارند. اولین اشکال این وابستگی آن است که لزوما پلاگینها توسط کارشناسان اصلی وردپرس بازبینی نمیشوند و ایرادات آنها ممکن است منجر به نفوذ خرابکارانه به وبسایتها شود.
این ایده هم مخالفان خاص خود را دارد اما واقعیت این است که این مشکل در اکثر سیستمهای مدیریت محتوا و خصوصا وردپرس وجود دارد. در یک مثال ساده، شما نمیتوانید وبسایت وردپرسی را بدون نیاز به حداقل پنج پلاگین اضافه بهصورتی مناسب و کارآمد راهاندازی کنید.
نکتهی سادهی راهاندازی وبسایت این است که با افزایش پلاگینها، سرعت راهاندازی آن کاهش مییابد. متأسفانه حتی پلاگینهایی که توسط خود تیم Automattic (شرکت صاحب وردپرس) منتشر میشوند، تاثیر مخربی روی بازدهی و سرعت وبسایتها دارند. البته قطعا هدف توسعهدهندگان پلاگینها، بهبود CMS است اما خواهناخواه، نصب پلاگین بهمعنای اضافه شدن وظیفهی بهروزرسانی آنها و همچنین کاهش سرعت است.
یکی از مشکلات اساسی وردپرس، تعداد بسیار زیاد پلاگینهای قدیمی است. این افزونهها در سرویس وردپرس وجود دارند و کاربر میتواند بدون دریافت هیچ هشداری آنها را نصب کند. نکتهی مهم اینکه کدنویسیهای قدیمی پلاگینها، امکان نفوذ به آنها را آسان میکند و کاربری که بدون دریافت هیچ هشداری، اقدام به نصب این افزونهها میکند، وبسایت خود را در معرض نفوذ قرار داده است.
البته وردپرس در بهروزرسانیها اخیر خود برخی از این اشکالات را برطرف کرده است. این سرویس، پلاگینهای بهروز را بالاتر از نتایج جستجوی دیگر قرار میدهد و سازگاری آنها با آخرین نسخهی وردپرس را نیز ذکر میکند. البته هنوز مشکل اصلی یعنی توانایی کاربر به نصب افزونههای قدیمی به قوت خود باقی است.
افزونههای وردپرس و خود هستهی آن در دورههای زمانی متعدد نیاز به بهروزرسانی دارند. این اقدامات عموما جهت افزایش امنیت و کارایی وبسایت است. نکتهی آزاردهنده اینکه برخی اوقات بهروزرسانی یک افزونه یا هستهی وردپرس، ممکن است کل وبسایت را از دسترس خارج کند. این اشکال در عموم سیستمهای وابسته به پلاگین (که تعداد زیادی هم دارند) وجود دارد.
بههرحال پشتیبانگیری از وبسایت پیش از هر بهروزرسانی وردپرس یا افزونهها پیشنهاد میشود. امکانی که امروزه در اکثر سرویسدهندههای فضای هاست وجود دارد.
وردپرس سیستم مدیریت محتوای خوبی است و در زمینههای اصلی خود حرفی جدی برای گفتن دارد. ایراد اصلی این سیستم، افزونهها و کاهش سرعت به خاطر آنها است. مشکل بعدی، زمانی است که این CMS را برای تمامی مقاصد طراحی و اجرای وبسایت پیشنهاد دهیم. درحالیکه بسیاری سیستمهای بهتر وجود دارند که تنها به خاطر قدرت کمتر در بازاریابی، جایی در میان انتخابهای کاربران ندارند.
جوملا یکی از پرطرفدارترین سیستمهای مدیریت محتوا در جهان است. جامعهی پشتیبان جوملا نقش مهمی در افزایش محبوبیت این سیستم و حتی تمامی اکوسیستم متن باز داشتهاند. اما در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که این سیستم نیز لزوما بهترین انتخاب برای هر مقصودی نخواهد بود.
جوملا هم در بخش پلاگینها مشکلی کاملا مشابه با وردپرس دارد. پلاگینهای این سیستم نیز بدون بررسی توسط تیم توسعهدهندهی اصلی، منتشر میشوند و این مشکل نهتنها در جوملا بلکه در تعداد بسیار زیادی از سیستمها وجود دارد. علاوه بر آن، در این سیستم نیز شاهد بسیاری پلاگین با تاریخهای انتشار قدیمی هستیم.
متأسفانه طبق آخرین بررسی، این سیاماس نیز اجازهی نصب پلاگینهای قدیمی را به کاربر میدهد که قطعا خطراتی برای وبسایت خواهد داشت.
البته این مشکل برای تمامی سیستمهای مدیریت محتوا و تمامی وبسایتها وجود دارد. در این مورد خاص و از زبان نگارندهی مقاله، کاربران جوملا گزارشات بیشتری در ارتباط با هک شدن داشتهاند. به بیان دیگر نمیتوان گفت که جوملا بیش از هر سیستمی هک میشود و آمار دقیقی از هک شدن سیستمهای مدیریت محتوا وجود ندارد. البته قطعا سیستمهای مدیریت محتوای محبوبتر مانند وردپرس و جوملا، بیش از بقیه مورد حمله قرار میگیرند.
برای توضیح این اشکال میتوان بار دیگر به مسئلهی اصلی این مقاله یعنی استفاده کردن از یک سیستم برای تمامی مقاصد اشاره کرد. در تعریف ساده هرچه سیستمی را برای مقاصد متنوع و بدون مطالعه بهکار بگیریم، امکان ارتکاب اشتباه و باز کردن مسیر برای مجرمان سایبری بیشتر میشود.
از لحاظ حرفهای بودن ساختار و دشواری، جوملا بالاتر از وردپرس قرار میگیرد. افرادی که این سیستم را به کاربران مبتدی پیشنهاد میدهند، در حق آن ظلم میکنند. چرا که بهکارگیری سیستم توسط افراد ناآشنا با ساختارهای سیستمهای مدیریت محتوا، خطرات و اشکالات آن را افزایش میدهد.
بههرحال سیستمهای سادهتری برای کاربران مبتدی وجود دارند اما جوملا نیز در نسخههای اخیر، سعی در سادهتر شدن داشته و رابط کاربری خود را به مراتب بهبود داده است.
جوملا علاوه بر دشواری، در انعطافپذیری و کاربرد نیز بین وردپرس و دروپال قرار میگیرد. وردپرس توانایی توسعهی وبسایتها با اهداف مختلف را دارد و دروپال نیز به کمک سیستم بلوکی خود توانایی مناسبی در این زمینه دارد. در این میان جوملا قرار دارد که برای استفاده در اهداف مختلف، نیاز به شخصیسازی زیادی دارد که البته برای توسعهدهندگان هم دشوار است. در نهایت جوملا برای برخی وبسایتها مناسب است؛ اما در برخی موضوعات تنها دارای ظاهری کاربردی است و در ساختار مشکل دارد.
همانطور که مشاهده شد، جوملا نیز مانند وردپرس ایرادات خاص خود را دارد. باوجود اینکه این سیستم مدیریت محتوا محصولی مناسب و قوی است؛ اما بههیچوجه نمیتوان آن را بهترین CMS موجود در بازار برای تمامی مقاصد عنوان کرد.
دروپال، نکتهی جذاب این مقاله است. این سیستم، فریمورک مدیریت محتوا یا CMF است. در تعریف ساده، دروپال مانند لگو است که بسته به نیاز کاربر، میتواند برای مقاصد بسیار متنوع و پیشرفتهای استفاده شود. مشکل اصلی این است که کاربران زیادی، این سیستم را برای موضوعاتی ساده که راهحلهای سادهای دارند، پیشنهاد میدهند.
مانند موارد قبلی، پیشنهاد دادن دروپال برای تمامی انواع وبسایت، کمکی به پیشرفت آن نخواهد کرد. این پیشنهادات باعث میشود افراد از این سیستم برای مقاصدی که در آن بهترین نیست (یا برای آنها طراحی نشده) استفاده کرده و نامید شوند. این ناامیدی باعث انتشار انواع نقدهای مخرب در مورد سیستم میشود.
در نتیجه بهتر است بهجای پیشنهاد این سیستم برای هر کاربری با هر نوع استفاده، موارد استفاده از آن را پیدا کنید و روی آنها متمرکز شوید.
دروپال در این بخش بسیار بهتر از دو سیستم قبلی عمل کرده است. مخزن پلاگینهای این سیستم قابلیت فیلتر کردن پلاگینهای با تیم توسعهی فعال را دارد. دروپال در این زمینه قویتر عمل میکند؛ اما هنوز قابلیت دانلود ماژولهای قدیمی وجود دارد که دلیل آن مشخص نیست.
واقعیت این است که دروپال چه بهعنوان سیستم و چه بهعنوان فریمورک، دشوار است. پیادهسازی دروپال به آسانی رقبا نیست و پیشنهاد این فریمورک به خاطر آسانی، اقدامی کاملا غلط است. کار کردن با بخش مدیریتی دروپال نیز بههیچوجه به آسانی دیگر فریمورکها نیست. این سیستم برای کاربران مبتدی بسیار خستهکننده و زمانبر است. البته در صورتی که دروپال توسط توسعهدهندههای حرفهای پیادهسازی شود، قدرت بسیار زیادی خواهد داشت.
ساختار فریمورکی دروپال آن را به انتخابی مناسب برای راهاندازی انواع گوناگونی از وبسایتها تبدیل کرده است. تنها اشکال اساسی این محصول، دشواری استفاده از آن است. البته باز هم پیشنهاد میشود برای وبسایتهای ساده مانند وبلاگنویسی، از سرویسهای مخصوص آنها استفاده شود.
توضیحات بالا نشان داد که هیچیک از سه سیستم مدیریت محتوای محبوب جهان، نمیتوانند بهعنوان بهترین انتخاب شوند و هریک نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود را دارند. نتیجهگیری اصلی این است که هیچ سیستم محتوایی در جهان، نمیتواند برای تمامی مقاصد استفاده شود و انتخاب هدف و نوع وبسایت، قدم اصلی پیش از انتخاب سیستم است.
نکتهی دیگر اینکه تمامی سیستمهای مدیریت محتوا، اشکالات خاص خود را دارند. کاربران باید پیش از انتخاب نهایی سیستم، با اشکالات متداول آن آشنا شوند و خود را برای آنها آماده کنند. اطلاع از این اشکالات پیش از شروع کار، کنار آمدن با آنها را آسانتر میکند.
در نهایت به این نکته میرسیم که پیش از شروع به جستجوی سیستم مدیریت محتوا، هدف نهایی از خود ار راهاندای وبسایت را مشخص کنید. فراموش نکنید که سیستمها جهت کمک به شما برای مدیریت محتوا طراحی شدهاند و بهتنهایی محتوا را مدیریت نخواهند کرد. نکتهی بعدی، در نظر گرفتن زیرساختهای خود و همچنین منابع مالی در نظر گرفتهشده برای پروژه است. توسعهدهندگان سیستمهای مختف، دستمزدهای متنوعی دارند و افزونههای رایگان و غیر رایگان نیز در سیستمهای مختلف، متفاوت هستند.
این خبر جدیدی نیست، اما باید بگوییم که کاربرانی که از طریق موبایل جستجوی اینترنتی می کنند گوی سبقت را از بقیه ربوده اند. به تازگی گوگل اعلام کرده است که ترافیکی که از راه تلفن های همراه برای جستجوها مصرف شده است بیشتر از دسکتاپ شده است. بنابراین اعلام کرده است که نمایه های موبایل را در اولیت پیمان خواهند عدل و این جستار را همین الان نیز شروع کرده اند. به تازگی آنها خاصیت Mobile Indexing را در Google Search Console که قبلا به اسم ابزار Webmaster شناخته میشد اضافه کردند.
پس اگر وب سایت شما با مشکل در تلفن های به اتفاق نمایان می شود احتمالا قافیه را باخته اید.
من به تمام صاحبان تارنما ها رهنمود می کنم که پروا گزیده تر ای به بهینه سازی وب سایت برای تلفن به اتفاق کنند. برای بالا بردن افزایش بازدید سایت در گوگل این جستار حیاتی است و بعدها موبایل، شاه کلید کامیابی در سئو خواهد بود. امروز اغلب افراد جستجو های خود را از طریق تلفن به اتفاق اتمام می دهند. چه بسا خود شما همین اکنون این نوشتار را در موبایل خویش مطالعه می کنید.
روش های بالا بردن بازدید سایت در گوگل - موبایل
بهترین شیوه برای اینکه سایتی داشته باشید که برروی موبایل روان عمل کند این است که از تم هایی بهرهگیری کنید که از پلاگین موبایل برروی پلتفرم CMS کاربرد می کنند و به قول معرف Mobile-Friendly هستند. اگر سایت خود را با وورد پرس یا AMP ساخته اید احتمالا امکانات اکثریت برای دسترسی به چنین سازوکارهایی خواهید داشت.
۵ – سرعت وب سایت را افزایش دهید.
گاهی اوقات ما این حقیقت را نادیده می گیریم که، سررسید لود شدن سایت ما طولانی است. اما اگر می خواهید در اوج بمانید این مطلب را نادیده نگیرید. امروز ما در عصر سرعت زندگی می نماییم و باید با دگرگونی ها آن خویش را همگام سازیم. اینترنت نسل های ۴G و ۵G امروز حرف ول را می زنند و کل به تعقیب سرعت بالاتر هستند. بعد شما هم به سایت خود سرعت دهید.
بالا بردن بازدید سایت در گوگل - سرعت سایت
تمام موانعی که باعث تفریق سرعت سایتتان شده اند را برطرف کنید. راههای زیادی برای تفریق درخواست های HTTP، تفریق زمان پذیرش سرور، بهینه سازی سایز عکس ها، بهینه سازی CSS و جاوا اسکریپت و غیره وجود دارند که می توانید آنها را به شغل گیرید.
داشتن یک سایت ریسپانسیو که موعد لود شدن آن زیر است گرد از طریق های قرار گرفتن در صفحه نخست گوگل در سال ۲۰۱۹ است. همین امروز برای افزایش سرعت وبسایت خود دست بکار شوید.
۶ – جستجوی صوتی سایت خویش را بهینه کنید.
شاید این باره یکتا از مواردی باشد که در سایت های ایرانی توجهی به آن نمی شود. اما جستجوی صوتی در گیتی در حال اشاعه است و کاربران در حال میل پیدا کردن به سمت جستجوهای صوتی هستند. این روند در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ اوج گرفت و دیدیم که چگونه تشخیص صدا یا Voice Recognition در جستجوهای اینترنتی نقش بازی کردند. به انگیزه آسانی این شیوه جستجو، گمان کردن می رود که جستجوی صوتی به احد از متداول ترین طریق های جستجوی اینترنتی تبدیل شود. حتی قبل بینی می شود که لغایت سال ۲۰۲۰ نیمی از جستجوها در اینترنت به چهره صوتی انجام گیرد.
روش های بالا بردن بازدید سایت در گوگل - Google Assistant
مرتبط : برگرداننده گوگل ، فراتر از آنچه فکر می کردید – آنچه در مورد Google Translate نمی دانید
دستگاه های زیادی مشابه Google Assistant, Siri, Alexa, Cortana و غیره فرآوری و ارائه بازار شده اند که در حال تغییر روند جستجوهای اینترنتی شده اند. این تکنولوژیها هنوز در ایران کاربر چندانی ندارند ولی به زودی شاهد پیدایش آنها در بازار ایران نیز خواهیم بود. برای بالا بردن بازدید سایت در گوگل باید صدای دگرگونی ها فناوری را بشنویم و برای آنها حاضر باشیم. صحیح است که امروز جستجوی صوتی جایگاهی بزرگواری ندارد، اما مطمئنا در آینده نقش پررنگی در سئو (SEO) بازی خواهد کرد. کارشناسان سئو معتقدند که دستورات صوتی آینده هر دستگاهی خواهند شد.